مناجات معتصمین(پناه جویان)

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

  

اَللّهُمَّ يا مَلاذَ اللاّئِذينَ، وَيا مَعاذَ الْعآئِذينَ، وَيا مُنْجِىَ الْهالِكينَ، وَيا

خدايا اى پناه پناه جويان و اى پناه ده پناهندگان و اى نجات دهنده هلاك شدگان و اى 


 عاصِمَ الْبآئِسينَ، وَ يا راحِمَ الْمَساكينِ، وَيا مُجيبَ الْمُضْطَرّينَ، وَيا كَنْزَ

نگهدار بيچارگان و اى مهرورز مسكينان و اى اجابت كننده درماندگان و اى گنج 

 

الْمُفْتَقِرينَ، وَ يا جابِرَ الْمُنْكَسِرينَ، وَيا مَأوَى الْمُنْقَطِعينَ، وَيا ناصِرَ

فقيران و اى جبران كننده دل شكستگان و اى جاى ده دور از وطنان و اى ياور آنان كه

ادامه نوشته

نگاهي به زندگي امام چهارم شيعيان

     

 دراين مطلب مي‌خواهيم نگاهي بيندازيم به زندگي امام چهارم شيعيان از آغاز ولادت تا ماجراي كربلا و پس از آن.  امامي كه سراسر زندگي او از آغاز تا انجام، پر از حوادث و رويدادهاي گوناگون است و به طور قطع و صريح مي‌توان گفت كه در ميان امامان پس از اميرالمومنين علي (ع) هيچ امامي چون او در برابر آن همه حوادث تلخ قرار نگرفت و در عين حال چون كوهي استوار در برابر توفان‌ دشواري‌‌ها ايستادگي كرد و در همه اين مصائب،رسالت مكتبي خود را ابلاغ فرمود و به راستي كه روح حسين (ع) در كالبد او دميده شده بود و موسس و پرورنده و پروريده فرهنگ عاشوراي حسيني بود.

پدر بزرگوار امام سجاد (ع)، امام حسين (ع) است . مادر ايشان شهربانو دختر يزگرد سوم بود. در مورد ازدواج امام حسين (ع) با شهربانو روايات مختلفي در كتاب‌ها آمده است مثلا در بعضي روايات آمده كه در زمان عمر صورت گرفته و در روايت ديگر زمان عثمان را آورده‌اند و در بعضي ديگر زمان امام علي (ع).


ادامه نوشته

عزت نفس در کلام امام سجاد علیه السلام

امام زمان (عج) در كلمات و دعاهاي امام سجاد (ع)


1. زمان خالى از حجت نيست

---------------------------------
امام سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: «لاتَخْلُو الاَرْضُ الى اَنْ تَقُومَ السّاعَةُ مِنْ حُجَّة وَ لَوْلا ذلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللهُ؛[5] زمين تا روز قيامت خالى از حجت نيست، و اگر حجت الهى نبود، خدا پرستيده نمى شد.»
 اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه در اين زمان نيز حجت الهى وجود دارد. منتهى اين امام بايد معصوم باشد و معرفى شده ازطرف خدا و امامان قبلي، چنان كه آن حضرت فرمود: «الامامُ لايكونُ الّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَت العِصْمَةُ فى ظاهِرِ الخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِها وَ كذلِكَ لايَكُونُ الاّ مَنْصُوصاً؛[1] جز معصوم احدى شايسته امامت نيست و چون عصمت يك نشان ظاهرى در خلقت نيست( كه همگان) بشناسند، بايد امام از طرف خدا (تعيين) و اعلام شود.» 
 و در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور يزيد بن معاويه فرمود: «رسول خدا، و وصى او على ـ عليه السلام ـ ، سيد الشهداء (حمزه)، جعفر طيار، دو سبط اين امت و مهدى [اين امت] از ماست.»[2] 

2. راز غيبت و پنهان بودن ولادت

-----------------------------------
 حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود: «القائِمُ مِنّا يَخفى عَلى النّاسِ وِلادَتُهُ حتّى يَقُولُوا: لَمْ يُولَدْ بَعْدُ، لِيَخْرُجَ حينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِاحد فى عُنُقِهِ بَيْعَةً؛[3] قائم ما، ولادتش از مردم مخفى مىشود تا جايى كه مى گويند: هنوز متولد نشده است. تا هنگامى كه ظهور مى كند بيعت كسى در گردن او نباشد.» 
 همچنين درباره مخفي بودن مكان آن حضرت فرمود: «لا يَطَّلِعُ عَلي مَوْضِعِهِ اَحَدٌ مِنْ وَلِيٍّ وَلاغَيْرِهِ اِلّا الَّذي يَلي اَمْرَهُ؛[4] هيچ كس از دوست و غير دوست از اقامتگاه او مطّلع نمي شود، به جز كسي كه متصدّي خدمتگزاري اوست.»

ادامه نوشته

حدیث 25

           

قالَ الاْ مامُ عَلی بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین عَلَیْهِ السَّلامُ:

قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، إن أشَدَّ العُدمِ عُدمُ القَلبِ ، وإنَّ أعظَمَ المَصائِبِ مُصيبَةُ الدّينِ ، وأسنَى المَرزِئَةِ مَرزِئَتُهُ ، وأنفَعَ الغِنى غِنَى القَلبِ ، فَتَلَبَّث في كُلِّ ذلِكَ ، وَالزَمِ القَناعَةَ وَالرِّضا بِما قَسَمَ اللّه‏ُ ، وإنَّ السّارِقَ إذا سَرَقَ حَبَسَهُ اللّه‏ُ مِن رِزقِهِ ، وكانَ عَلَيهِ إثمُهُ ، ولَو صَبَرَ لَنالَ ذلِكَ وجاءَهُ مِن وَجهِهِ
يا بُنَيَّ ، أخلِص طاعَةَ اللّه‏ِ حَتّى لا يُخالِطَها شَيءٌ مِنَ المَعاصي ، ثُمَّ زَيِّنِ الطّاعَةَ بِاتِّباعِ أهلِ الحَقِّ ؛ فَإِنَّ طاعَتَهُم مُتَّصِلَةٌ بِطاعَةِ اللّه‏ِ ، وزَيِّن ذلِكَ بِالعِلمِ ، وحَصِّن عِلمَكَ بِحِلمٍ لا يُخالِطُهُ حُمقٌ ، وَاخزُنهُ بِلينٍ لا يُخالِطُهُ جَهلٌ ، وشَدِّدهُ بِحَزمٍ لا يُخالِطُهُ الضِّياعُ ، وَامزُج حَزمَكَ بِرِفقٍ لا يُخالِطُهُ العُنفُ .



در بيان سفارش‏هاى لقمان عليه السلام به پسرش ـ : اى پسرم ! سخت‏ترين ندارى ، نداشتن دل است و بزرگ‏ترين مصيبت ، بدهكارى است و بالاترين محروميت و بلا ، همان بدهكارى است و سودمندترين ثروت ، بى‏نيازىِ دل است . پس در همه اينها درنگ كن و به آنچه خدا قسمت فرموده ، قانع و خشنود باش . هر گاه دزد بدزدد ، خداوند عز و جل او را از روزى ‏اش باز مى‏دارد و گناه آن ، بر عهده اوست . حال اگر شكيبايى مى ‏ورزيد ، از راه خودش به آن روزى دست مى ‏يافت .
اى پسرم! طاعتِ (عبادتِ) الهى را خالصانه انجام بده ، به طورى كه گناه كوچكى هم با آن مخلوط نشود . سپس با پيروى از دارندگانِ ايمان حقيقى ، طاعت خود را زينت ببخش ؛ زيرا طاعت آنان ، به طاعت الهى پيوسته است. و همين طاعت را با دانش ، آراسته كن . و دانشت را با بردبارى حراست كن ، تا حماقت با آن درنياميزد. و بردبارى‏ات را با نرم‏خويى ذخيره كن ، تا با نادانى همراه نگردد. و نرم خويى ‏ات را با تدبيرْ استوار كن ، تا نابودى در آن راه نيابد . و تدبيرت را با مدارا درآميز ، تا زورى در آن نباشد .


قصص الأنبياء : ص 196 ح 247 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 420 ح 15 .


حدیث24

قالَ الاْ مامُ عَلی بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین عَلَیْهِ السَّلامُ:


كَفُّ الأذى ، مِنْ كَمالِ العَقلِ وفيهِ راحَةٌ لِلبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً ؛


خوددارى از آزار رساندن ، نشانه كمال خرد و مايه آسايش دو گيتى است .



تحف العقول ، ص 283 .

امام زاده هايي منسوب به امام سجاد ـ عليه السّلام

 

 پرسش:در بعضي از مناطق ايران، امام زاده هايي منسوب به امام سجاد ـ عليه السّلام ـ وجود دارند آن فرزندان حضرت، چگونه ايران آمده اند در حاليكه امكان نداشته است؟

پاسخ :
مقدمتاً بايد اين نكته را متذكر شد كه: ما هم قبول داريم كه امام زاده هايي منسوب به امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ، كه بعضاً با چند واسطه نسب آنان به امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي رسد، در مناطق مختلف ايران مدفون مي باشند.
اما درباره امكان حضور فرزندان آن حضرت: اولاً با توجه به اينكه فتح ايران در زمان خليفه دوم و سوم صورت گرفته بنابراين امكان مهاجرت علويان پس از فتح ايران فراهم شده است. ثانياً: با توجه به زمينه هاي بوجود آمده و فشاري كه از سوي خلفاي اموي و عباسي به علويان و سادات انجام مي گرفت، سير مهاجرت و پناهندگي به ايران سرعت يافت. مؤلف «عمدة الطالب» كه فرزندانِ ائمه و اعقاب آنها و مختصري از زندگي ايشان را نقل كرده،‌ اعقاب و فرزندان زيادي از امام سجاد ـ عليه السّلام ـ و ساير ائمه ذكر مي كند كه به بلاد مختلف از جمله ايران سفر كرده اند. به عنوان نمونه در ذكر اعقاب الحسين«حسين اصغر» از فرزندان امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي نويسد:«فرزندان زيادي از حسين اصغر بن علي حسين ـ عليه السّلام ـ در حجاز و شام و بلاد عجم(ايران) و مغرب مي باشند»[1]

ادامه نوشته

دخالت امام زين‌العابدين ـ عليه‌السّلام ـ در سياست

دوران امام سجاد دوران پرفراز و نشيبي بود و حضرت بخاطر حساسيت‌ها و شرائط خاص زمان بصورت مستقيم در شورش‌ها و قيام‌ها شركت نجستند ولي بعضي از آنها را تلويحاً و غير مستقيم تأييد كردند و در عين حال كه با حكومت غاصبانه اموي مخالف بودند امّا آنجا كه كيان اسلام در خطر بود. از راهنمائي آنها دريغ نمي‌ورزيدند خصوصاً طرح اقتصادي و ضرب سكّه را در زمان عبدالملك در مقابل حكومت روم را مي‌شود نام برد.

جواب تفصيلي:
موضوع امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ را در دوران 34 ساله امامتشان در امور سياسي را از دو ناحيه مي‌شود مورد بررسي قرار داد.
1. موضع آن حضرت پس از واقعه عاشورا تا بازگشت از سفر كربلا.
در اين دوران موضع حضرت با يزيد و اطرافيان او، حماسي، شجاعانه بود در اين دوره كوتاه ايشان تقيّه را به مصلحت اسلام ندانستند و با در دست گرفتن جان خويش از آن جو و خفقان، سكوت را شكست و چون پتكي آهنين بر سر ستمگران فرود آمد،‌ در اين برهه امام پيام‌آوري بود كه سكوتش، مرگ پيام عاشورا و فراموشي حماسة كربلا را به دنبال داشت و حضرت هرگز بدين سكوت تن نداد.[1]
2. موضع آن حضرت پس از بازگشت از سفر كربلا به مدينه
در اين برهه از زمان روش مبارزاتي امام فرق كرد، حضرت در حالي به مدينه بازگشت كه مردم شهر به خاطر مشغول شدن به امور دنيايي و عيش و نوش و غوطه‌ور شدن در انحرافات اخلاقي و فساد اجتماعي، به اهل‌بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ گرايش ضعيفي داشتند.
در اين شرايط با توجّه به اختناق شديدي كه در اثر فاجعه كربلا ايجاد شده بود، زمينه براي فعّاليت آشكار امام ـ عليه‌السّلام ـ از بين رفته بود و در نتيجه، كسي جرأت برقراري ارتباط با حضرت، به عنوان بازماندة اهل‌بيت را نداشت، بنابراين امام ـ عليه‌السّلام ـ چاره‌اي جز تغيير روش نديد، از اين رو در بقيّة دوره حكومت يزيد، امام ـ عليه‌السّلام ـ از مردم كناره‌ گرفت و حتي بنابر بعضي‌ نقل‌ها، در خارج از شهر مدينه، زير خيمه و چادر زندگي كرد.[2]
در اين برهه از دوران امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ قيام‌ها و شورش‌هايي عليه امويان بوجود آمد كه از جمله آنها واقعه حرّه و اقم 63 ه‍ ق، قيام توّابين 61ـ65 ه‍ ق، قيام مختار 66ـ67، شورش عبدالله بن زبير 61ـ73 ه‍ ق و... مي‌توان نام برد كه هر كدام از اينها داراي نقاط مثبت و منفي بود كه حضرت بخاطر آن نقاط منفي و شرائط خاص حضرت و شيعيان، از شركت و حمايت مستقيم از آنها خودداري كردند، و لكن امام ـ عليه‌السّلام ـ تلويحاً بعضي از آن قيام‌ها را تأييد كردند.
«قيام مردم، مدينه واقعه حره» 63 ه‍ ق. اين قيام نقاط مثبتي در برداشت كه برخي از آنها عبارتند از:
1. قيام ضداموي بود و انگيزه در آن ساقط كردن خليفه‌اي فاسد، ستمگر و بي‌لياقت مانند يزيد بود.
2. مرداني عابد و زاهد رهبري حركت را عهده‌دار بودند.
امّا اين قيام داراي نقاط منفي‌اي بود كه به دليل آن‌ها امام ـ عليه‌السّلام ـ از شركت در قيام امتناع ورزيد. كه برخي از آنها عبارتند از:
1. حركت مزبور از ماهيت اصيل شيعي برخوردار نبود و عبدالله زبير در اين شورش نقش اساسي، و نفوذ زيادي ميان صفوف شورشيان داشت.[3]

ادامه نوشته

مهمترین کارهای امام سجاد(ع)

     بخش پنجم: مهمترین کارهای امام سجاد(ع)

1. تربیت شاگردان در رشته های مختلف علوم

 یکی از مهمترین کارهای امام  سجاد (ع) تربیت شاگردان بود، تبلیغ وسیع نیاز به تربیت شاگردان مستعد دارد  تا در شهرهای مختلف، مطالب را به دیگران برساند امام سجاد(ع) علی رغم دوران خفقان شدید توانست تعداد زیادی شاگرد تربیت کند، شیخ  طوسی تعداد 173 نفر از اصحاب و شاگردان امام را نام می برد «  رجال الطوسى، ص 81- 102 »

افرادی مانند : سعيد بن جبير، سعيد بن مسيب، محمد بن جبير بن مطعم، يحيى بن ام الطويل، ابو خالد الكابلى‏ و.... از شاگردان مبرز امام بوده اند . تربیت متخصص قبل از امام باقر و امام صادق علیهما توسط امام سجاد علیه السلام  انجام شد و آغاز گر آن  امام سجاد  بود.

2. تبلیغ اسلام به صورت عمومی

این کار به صورتهای مختلف انجام می شد الف ) پاسخ به سئوالات فقهی که نوعا امام(ع) این سئوالات را با نقل روایاتی از پیامبر(ص) و با استناد به کتاب علی بن ابیطالب علیه السلام پاسخ می دادند و ایشان سعی می کردند مطالب را از پیامبر (ص) نقل کنند، مثلا در مورد "حی علی خیر العمل" وقتی عده ای اعتراض کردند می فرمودند پیامبر اینگونه اذان می گفت «مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏4، ص: 58 »  ب) از دیگر روش های تبلیغی امام، استفاده از ایام حج بود، امام از این فرصت استثنایی استفاده می نمودند و در مسجد الحرام توقف داشتند و به سئوالات مردم پاسخ و به امر تبلیغ و ترویج معارف دین می پرداختند ، غیر از اینکه درهر جمعه در مسجد النبی می نشستد تا مردم سوالتشان را بپرسند.

3. بیان روش های تربیتی جهت دعوت مردم به اسلام

امام علیه السلام، فقط به نقل معارف اکتفا نمی نمودند ، بلکه به بیان روش های تربیتی دینی نیز اشاره داشتند مثلا برای آموزش کودکان از ایشان نقل شده است که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم بخوانید و امام می فرمودند: بچه‌ها سخت شان است و نباید از ابتدا عبادت را بر آنها سخت نشان داد.

ما بقی در ادامه‌ی مطلب

ادامه نوشته

پاسخ به سوالات امام سجاد4

 
نقش امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ در حماسة عاشورا و حفظ آثار آن چه بود؟

پاسخ : امام حسين ـ عليه السّلام ـ بر اساس وظيفة الهي خويش و با هدف احياي اسلام و جلوگيري از انحراف در دين و براي زنده نمودن سنت نبوي و روشن نمودن اين قضيه كه اسلام راستين غير از آن اسلامي است كه بني اميه در جامعه مطرح كرده اند قيام نموده و براي هميشه تاريخ روشن كرد كه مكاتب و مذاهب خارج از مسير اهل‎ بيت باطل است. آن حضرت با قرباني كردن خود و بهترين يارانش در اين راه، هدف خود را به آيندگان درس داد. و نشان داد كه فرزند رسول خدا و معيار حق و اسلام و قرآن است و بني اميه و ساير خلفا همه از مسير حق خارج هستند در حقيقت هدف امام پاسداري از امامت بود كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ با مواضع خاص كه با توجه به شرايط خاص زمان خود اين هدف امام را محافظت نمود و استمرار مسير هدايت را با امامت استوار نمود و تمام اهداف قيام امام حسين را در دورة اسارت و پس از آن تبيين نمود. براي رهايي از ذلت و بردگي و بازيابي عزّت و آزادگي و فراهم ساختن زمينة يك انقلاب ريشه‌دار و بنيادي در سطح گسترده بر ضدّ بيداد و اختناق، راهي جز آگاهي و بيدار سازي مردم نيست. امام حسين ـ عليه السّلام ـ براي رسيدن به هدف مهم به امر خداوند قيام نمود. اين حماسة تاريخي دو مرحله داشت: 1. مرحله اول روز عاشورا، 2. مرحلة دوم: بعد از عاشورا... 1. مرحلة اول: در روز عاشورا امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مبتلا به بيماري سختي بود، با اين وجود وقتي نداي «هل من ناصر» امام حسين(ع) را شنيد با آنكه از شدّت ضعف و ناتواني قدرت برداشتن شمشير را نداشت، راه ميدان را در پيش گرفت، امّ‌كلثوم خواست مانع شود امام سجاد(ع) فرمود:«اي عمه دست از من بردار و بگذار تا پيش روي پسر پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ جهاد كنم» حضرت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ به خواهرش فرمود: «باز دار او را تا كشته نگردد و زمين از نسل آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ خالي نماند» بدين ترتيب امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ به عنوان يك مجاهد ـ با وجود بيماري شديد‌ ـ در جهاد شركت جست و به عنوان مطيع مطلق ولايت به سوي خيمه بازگشت تا به گونه‌اي ديگر براي ادامة جهاد وارد عرصه پيكار شود.[1] 2. مرحلة دوم: اين مرحله از عصر عاشورا آغاز گرديد و پرچم خونين عاشورا به دست امام سجاد ـ عليه السّلام ـ برافراشته شد. امام ـ عليه السّلام ـ مبارزات خود را در ابعاد گسترده‌اي آغاز نمود و از هر فرصتي در اين راستا استفاده كرد كه مهم‌ترين آنها را مي‌توان در چند بخش زير خلاصه كرد:

ادامه نوشته